متن مورد نظر خود را جستجو کنید
  • تاریخ انتشار : 1402/02/26 - 15:47
  • تعداد بازدید کنندگان خبر : 684
  • زمان مطالعه : 8 دقیقه

بذر هنر در کتابخانه، ریشه داد

محسن زمانی دانشجوی پزشکی 95 مقام سوم کشوری در بخش هنری جشنواره قرآن و عترت را کسب کرد

محسن زمانی دانشجوی پزشکی ورودی سال ۹۵ موفق به کسب مقام سوم کشوری در رشته تذهیب شد.

به گزارش روابط عمومی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران به نقل از واحد کتابخانه این دانشکده، محسن زمانی دانشجوی پزشکی ورودی سال ۹۵ در بخش هنری جشنواره "قرآن و عترت" ویژه دانشجویان وزارت بهداشت، در رشته تذهیب، رتبه سوم کشوری را کسب‌ کرد.

 

در ادامه گفتگوی همکاران واحد کتابخانه دانشکده با این دانشجوی هنرمند را می خوانید:

 

حوالی آبان ماه بود که از طرف ریاست کتابخانه، "آقای دکتر علی نجفی" و مسئول واحد آموزش و توانمندسازی "خانم دکتر شکوه صدقی"، صحبت از به راه افتادن بخش هنر کتابخانه دانشکده علوم‌پزشکی شد. در طی جلسات متوالی، درباره چیستی و چگونگی ارتباط و پیوند هنر با محیط کتابخانه، همفکری‌هایی صورت گرفت. گروهی از متخصصان کتابخانه، دل‌نگران این امر بودند که دانشجویان متوجه ارتباط هنر و کتابخانه نباشند. گروهی دیگر اما بر این عقیده بودند که عصر حاضر، عصر محیط و محتوای بدون مرز و عملکردهای میان‌رشته‌ای است. با همه مخالفت‌ها، در نهایت متخصصان و همکاران کتابخانه، مانند همیشه درخصوص اعتماد به دانشجو و سپردن فضایی تازه به دست او اجماع کردند. در واقع  بذر هنر، در کتابخانه کاشته شد. با این تجمیع آراء، کارگاه‌های هنری، فاز عملیاتی خود را در پیش گرفت. در آذر ماه، این کارگاه‌ها به صورت شبه‌نمایشگاه، معرفی و از اواسط دی ماه بطور رسمی برگزار شدند. هنرجوها اتاقی برای کار داشتند. گاهی میان مطالعه، جهت استراحت به سراغ تکمیل کار هنری‌شان می‌رفتند. گاهی هم به نیت کار هنری‌ می‌آمدند و کمی بعد در سالن مطالعه دیده می‌شدند. استقبال و خشنودی دانشجویان از برگزاری کارگاه‌ها، کارکنان کتابخانه را شگفت‌زده کرده بود. هیچکس انتظار جوانه‌زدن بذری نوپا را نداشت؛ اما اولین نشانه‌های ریشه دواندن این بذر، می‌توانست همه را دلگرم‌تر کند. درحالی که شنبه ها و سه‌شنبه‌های هنری کتابخانه ادامه داشت و کارگاه‌های هنری با تدریس "خانم فاطمه صانع" برگزار می‌شد، خبر ریشه دادن بذری به گوش رسید. آقای محسن زمانی، دانشجوی پزشکی ورودی سال ۹۵، که دوره اینترنی خود را می‌گذراند، در بخش هنری جشنواره "قرآن و عترت" ویژه دانشجویان وزارت بهداشت، در رشته تذهیب، رتبه سوم کشوری را کسب‌ کردند. با ایشان به گفتگویی صمیمانه‌ و نزدیک‌تر نشستیم:

درباره شرکت در کارگاه‌های هنری کتابخانه دانشکده پزشکی بگویید.
بچه‌های پزشکی آنقدر غرق درس و امتحان هستند که اگه همت نکنند، زمان چندانی جهت کارهای دیگر برایشان باقی نمی‌ماند. از سال‌های اول دانشگاه هم دوستان سال بالایی به همۀ ما توصیه می‌کردند که سعی کنیم تک بعدی بالا نیاییم یا سعی کنیم در کنار درس کارهای دیگری را هم انجام بدهیم. کارگاه هنر مجموعۀ کتابخانۀ دانشکده، یکی از مواردی بود که به من کمک کرد در این مسیر حرکت کنم؛ به‌علاوه علاقه و استعدادم را کشف کنم.

پس این کارگاه‌ها به نوعی مطالعه‌ای روی علاقه و استعدادتان بوده؛ نظرتان را درباره جایگاه این کارگاه‌ها در کتابخانه یا ارتباط میان هنر و کتابخانه بفرمایید.
من اولین‌بار بود که در این ۷ سال، در دانشگاه اسمی از کارگاه‌های هنری می‌شنیدم. در نگاه اول، شاید کتابخانه و هنر، کمی بی‌ربط به‌یکدیگر باشند؛ ولی به نظرم همیشه جای خالی چنین کارگاه‌هایی در دانشکده حس می‌شد. کارگاه‌های پژوهش زیاد دیده‌ایم. کلاس‌های تقویت زبان بسیار دیده‌ایم. کلاس‌های درسی فراوانی دیده‌ایم. ولی کارگاه هنری، چیزی که با آن از حال و هوای درس بیرون بیاییم، دقیقا چیزی بود که جای خالی آن در زندگی دانشجوهای پزشکی حس می‌شد. من در کلاس‌های هنر، چند ساعت از شلوغی‌های زندگی و درس و بخش و کشیک فارغ می‌شدم. همین دو یا سه ساعت در هفته، به من کمک می‌کرد تا برای کل هفته انرژی بگیرم. این ظرافت و دقتی که در کارهای هنری کم کم یاد می‌گیریم، هم چیزی است که یک پزشک بعدها خیلی از آن استفاده خواهد کرد.

کتابخانه چندین کارگاه‌ هنری برگزار می‌کند؛ اما شما را تنها در کارگاه پرشنگ دیده بودیم؛ علاقه خاصی به این هنر داشتید؟
چون درگیر اینترنی و کشیک‌های آن بودم خیلی فرصت نداشتم. دوستانی داشتم از ورودی‌های پایین‌تر که همزمان در چندین کارگاه هنری شرکت کرده بودند. همیشه افسوس می‌خوردم که ای‌کاش این کلاس‌ها زودتر برگزار می‌شد و نه سال آخری که ما نزدیک فارغ التحصیلی هستیم.
اما شما از همین دقایق آخر فارغ‌التحصیلی هم به خوبی بهره بردید. کلاس برایتان چگونه می‌گذشت؟
ساعاتی که سر کلاس بودم، رسماً به هیچ‌چیز دیگری فکر‌ نمی‌کردم. این بهترین اتفاق برای منی بود که همیشه درگیر استرس‌های مختلف بودم. از طرفی چون کاری انجام می‌دادم که علاقه داشتم، اصلا گذر زمان را حس نمی‌کردم. فضای دوستانه‌ای که بین همکلاسی‌ها وجود داشت، کششی ایجاد می‌کرد که هفته بعد هم دور هم جمع شویم و اثری جدید خلق کنیم.

این دورهم جمع شدن‌ها تأثیری هم داشت یا تغییراتی در دیدگاه و بینش‌تان قبل و بعد از شرکت در کارگاه‌ها رخ داد؟
یکی از تحولاتی که بعد از کلاس‌های هنری داشتم و خیلی برای خودم جالب بود، این بود که نگاهم نسبت به آثار هنری اطرافم حساس‌تر شد. در سطح شهر بیشتر به نقاشی‌ها و آیینه‌کاری‌ها دقت می‌کردم. مثلا از یک خیابان بالغ بر صد بار رد شده بودم ولی نقاشی‌ها و دیوارنگاره‌هایش را ندیده بودم. بعد از کلاس‌ها تازه می‌دیدم که چنین چیزهایی هم در مسیرم بود و من به آن‌ها توجه نکرده بودم.

شما قبل از این کارگاه‌ها تجربه کارهنری نداشتید؛ بفرمایید چرا تصمیم گرفتید در این مسابقه شرکت کنید؟
تجربه کار هنری به صورت حرفه‌ای نداشتم اما؛ همیشه به هنر، خصوصاً به موسیقی علاقه‌مند بودم. قبل از این کارگاه‌ها کاری را شروع نکرده بودم. من آنقدر حس خوبی به کلاس و آثاری که خلق می‌کردم داشتم، هرجا می‌نشستم کارهایم را به بقیه نشان می‌دادم تا آن‌ها هم لذت ببرند. انسان‌ها ذاتاً به‌ زیبایی‌ علاقه دارند.  هدف من هم از شرکت در این مسابقه به نمایش گذاشتن این زیبایی‌ها بود. کاری که با آن در مسابقات شرکت کردم اثری در هنر پرشنگ بود که در کارگاه‌های هنری تهیه کرده بودم.

گفتید سال‌ بالایی‌ها به شما توصیه کرده بودند که تک بعدی نباشید. حالا نوبت شماست که به عنوان یک سال بالایی توصیه کنید.
ما در کنار پزشک بودن، می‌خواهیم زندگی کنیم و زندگی فقط درس نیست.‌ من هم مثل دوستان سال بالایی خودم، به دوستانم پیشنهاد می‌کنم تک‌بعدی بار نیایند. از هر فرصتی برای ارتقا استفاده کنند و به مهارت‌ها و ویژگی‌هایشان اضافه کنند. پیشنهاد می‌کنم اگر به کاری علاقه دارند حتما انجام بدهند. مجموعه کتابخانۀ دانشکده موفق شد، دو سد مهم را از مقابل بچه‌ها بردارد. یکی اینکه کارگاه‌ها داخل دانشکده برگزار می‌شود و نیاز نیست برای شرکت در کلاس‌ها تا آن سر شهر برویم. دوم اینکه کلاس‌ها رایگان است و به جز هزینه مواد لازم برای کار، نیاز به پرداخت هزینه‌ای نیست. پس بچه‌ها اگر کمی همّت کنند، به راحتی می‌توانند به ارتقای شخصی خودشان کمک کنند.

شما از معدود دانشجویان پسری بودید که در کارگاه های هنری شرکت کردید، نظرتان درباره این نگاه جنسیتی به هنر چیست؟
شاید جواب این سوال خنده‌دار باشد. دوستان خودم بسیار مسخره می‌کردند و می‌گفتند این کارها مال دخترهاست؛ ولی من توجهی نکردم و توی این کار موفق شدم. البته به عقیده من خیلی از پسرها هم احتمالاً اطلاعی از کلاس نداشتند، خیلی‌ها هم انگیزه شرکت در کلاس را ندارند. مثلاً انگیزۀ اولیه برای خود من کادوی روز مادر بود. همانطور که قبل‌تر اشاره کردم، انسان‌ها ذاتاً دوستدار زیبایی هستند. هر کسی با دیدن این‌ همه زیبایی، ناخودآگاه به وجد می‌آید و زبان به تحسین باز می‌کند. حالا بعضی‌ها دنبال خلق زیبایی می‌روند، بعضی‌های دیگر صرفاً از دیدن آثار هنری دیگران لذت می‌برند.

آقای زمانی، از وقتی که گذاشتید ممنونیم. ‌
من هم از شما ممنونم. دوست دارم اینجا از استاد عزیزم خانم فاطمه صانع تشکر کنم؛ به خاطر زحماتشان، گشاده رویی و صبر مثال زدنیشان که همه را جذب کلاس کردند. من قرار بود یک جلسه به کلاس بروم و تنها یک کادوی روز مادر درست کنم. تمام چیزی که باعث شد من در کلاس ماندگار شوم، همین حس و حال خوبی بود که ایشان به ما تزریق می‌کردند. در مرحله بعد از زحمات مدیریت محترم کتابخانه، آقای دکتر علی نجفی و خانم دکتر شکوه صدقی از طرف همه دانشجوها تشکر می‌کنم که از وقتی سر کار آمدند، انصافاً همه تغییرات مثبت را در جای‌جای کتابخانه حس کردیم. امیدوارم زیاده‌گویی نکرده باشم.

 

این روزها در کتابخانه دانشکده پزشکی هنر جایگاه خود را کاملا تثبیت کرده و به رسمیت شناخته می شود. در گوشه‌گوشۀ کتابخانه گیاهانی سبز با جوانه‌های فراوان به چشم می‌خورد. امید که بذر این کارگاه‌های نوپا که حالا بیش از چهار ماه از کاشته شدنش می‌گذرد، در آینده ریشه‌های بیشتری بدواند.

  • گروه خبری : کتابخانه
  • کد خبر : 234664
کلمات کلیدی
مدیر سایت
تهیه کننده:

مدیر سایت

تصاویر

1 نظر برای این مطلب وجود دارد

فاطمه

فاطمه

02/02/27 - 18:51

موفق باشید ،هنر زبان مشترک همه آدم های دنیا است ،بی شک اگر روزی صلحی در جهان اتفاق بیفتد مدیون این زبان مشترک است،مردان سیاست قرن هاست زبان مشترکی ندارند ߦ뀀

پاسخ

متن داخل تصویر را وارد کنید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *

ارسال نظر

نظر خود را وارد نمایید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *
تنظیمات پس زمینه